شاعرانه ها

شاعرانه هایی از جنس تنهایی

شاعرانه ها

شاعرانه هایی از جنس تنهایی

۵ مطلب با موضوع «نوشته های من» ثبت شده است

گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

بگذار بماند به روز پنج و شش و هفت

گر هفت آمد و باز اختر بختت ننشت

چاره ای کن با فندک و یک قوطی نفت

 

اسماعیل مقیمی



خود گنه کاریم و از دنیا شکایت میکنیم

نیکِ خویش و بد ز آنها را حکایت میکنیم


گر کلاه خویش را قاضی کنیم بر کرده ها

چهره حق جانب خود را شماتت می کنیم



اسماعیل مقیمی

 به نفسهای دقایق سوگند
به مسیر گذر آب روان
و به سرسبزی باغات بهار
به نوای خوش آواز هزار

به کواکب سوگند
به رقص نور در آیینه آب
و به بازیگری شعله شمع 
در هیاهوی نسیم گذران
به صدای ترک برگ خزان 
و به عصیانگری باد وزان
و به نجوای شبانه سوگند
و به آن قطره اشک
 
که چکید از سر دل تنگی ها
و به زیبایی نامت سوگند
و به آن لحظه که میخوانم تو را
یادت هرگز نکند ترک دل تنگ مرا

اسماعیل مقیمی

با خیالت هم نشینی هایم به پاست


ساعتی دور از شلوغی هایِ مدرن


فارغ از پول و حساب


بی خبر از حتی گذارِ روز و شب


دغدغه چشمانِ توست...


✎: اسماعیل مقیمی

نخستین ها هرگز فراموش نمیشوند
اولین بار که نوزاد متکلم میشود
نخستین قدم یک کودک
نخستین روز مدرسه
اولین معلم
اولین کلمات
اولین بیت یک شعر
اولین صفحه از یک کتاب
اولین نماز 
اولین روزه 
اولین زیارت 
اولین برف 
اولین برف بازی
نخستین آدم برفی
دوستی یخی با یک لبخند دکمه ایی 
نخستین ها ماندگارترین هستند
اولین هایی از جنس ابدیت
نخستین ها میروند و در اعماق خاطرات مینشینند
درست بر روی گسل دلتنگی
درست مانند اولین دیدارمان
پیچیدن صدای دویدن دختری 
در راه رویی ساکت و آرام
چرخش نگاه کنجکاو پسر
انجماد اندیشه
اولین نگاه اولین دیدار اولین لحظه
اولین لبخند روی لب دختر نقش میبندد
بازی چشمان تیره پشت بلور شیشه عینک
اولین سلام 
اولین جرقه 
برای ایجاد بزرگترین آتش
به گرمای یک وجود
آتشی به بزرگی قلب یک مرد

اسماعیل مقیمی