پنجشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۱۲ ق.ظ
به نفسهای دقایق سوگند
به مسیر گذر آب روان
و به سرسبزی باغات بهار
به نوای خوش آواز هزار
به کواکب سوگند
به رقص نور در آیینه آب
و به بازیگری شعله شمع
در هیاهوی نسیم گذران
به صدای ترک برگ خزان
و به عصیانگری باد وزان
و به نجوای شبانه سوگند
و به آن قطره اشک
که چکید از سر دل تنگی ها
و به زیبایی نامت سوگند
و به آن لحظه که میخوانم تو را
یادت هرگز نکند ترک دل تنگ مرا
『اسماعیل مقیمی』
فک کردم از نت برداشتی
قبلا خونده بودمش اره؟