- ۲۰ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۳۴
- ۰ نظر
گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
بگذار بماند به روز پنج و شش و هفت
گر هفت آمد و باز اختر بختت ننشت
چاره ای کن با فندک و یک قوطی نفت
اسماعیل مقیمی
گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
بگذار بماند به روز پنج و شش و هفت
گر هفت آمد و باز اختر بختت ننشت
چاره ای کن با فندک و یک قوطی نفت
اسماعیل مقیمی
خود گنه کاریم و از دنیا شکایت میکنیم
نیکِ خویش و بد ز آنها را حکایت میکنیم
گر کلاه خویش را قاضی کنیم بر کرده ها
چهره حق جانب خود را شماتت می کنیم
اسماعیل مقیمی
با خیالت هم نشینی هایم به پاست
ساعتی دور از شلوغی هایِ مدرن
فارغ از پول و حساب
بی خبر از حتی گذارِ روز و شب
دغدغه چشمانِ توست...
✎: اسماعیل مقیمی